فرازهایی از مصاحبه سید جواد طباطبایی با اعتماد ملی:
"... بدترين نوع راي دادن به زبان خودماني انتخابي است که از بغض عمر صورت گرفته باشد. ... بزرگ كردن خطر تداوم رياست جمهوري احمدينژاد مسالهاي است كه اصلاحطلبان از مدتها پيش روي آن كار كردهاند اما من بخشي از اين خطر را چندان جدي نميبينم و فكر نميكنم كه دور دوم رياستجمهوري احمدينژاد آنطور كه آنها ميگويند فاجعه خواهد بود. ... راي «نه» در صورتيكه پشت سر آن يك «بله» وجود نداشته باشد عقلاني نيست.... به نظر من مبناي راي دادن برنامه است، نه فرد و نه امكان راي آوردن او... من در مناظره او [موسوی] نديدم که تفاوت دو مفهوم اساسي حوزه عمومي و حوزه خصوصي را بدانند. ببينيد در برنامه كروبي آمده است كه حقوق بشر را بحثي صرفا سياسي نيست بلكه يك اصل اصولي و بنيادين دنياي جديد است. اما در مقابل موسوي ميگويد كه من فرمان 8 مادهاي امام را اجرا خواهم كرد. حال آنكه فرمان 8 مادهاي امام در بخش مورد اشاره او ناظر بر حوزه خصوصي افراد است... كروبي واقعا با گذشته 10 سال اول انقلاب خود تعيينتكليف كرده و تا جايي که من ميتوانم ارزيابي کنم بسياري از توهمات را كنار گذاشته است... خطر بيفکر عمل کردن از تخريب کمتر نيست... اينگونه نيست كه فردا يا فاجعه است يا موسوي... در مديريت کشور اصل بر خردمند بودن فرد مدير نيست بلکه بايد بتواند افراد داراي خرد تشخيص بدهد و به رايزني بگيرد... آدم خردمند چهبسا به خرد ديگران بها ندهد و بگويد كه من خودم خردمند هستم و با نظر ديگران كاري ندارم... سفاهت جمعي با خردجمعي تفاوت دارد... بسيار ناخوشايند است كه آدمهاي سياسي ما كه از خرد دفاع ميكنند و خودشان را نماد خرد ميدانند به اين احساسات دامن ميزنند. من گمان ميكنم كه يك مرد سياسي درستكار، ميگويد كه اصلا به خاطر احساسات به من راي ندهيد".
No comments:
Post a Comment